-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 30 آذرماه سال 1385 06:39
شب یلدای تمام دوستان و ایرانیان عزیز مبارک
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 27 آذرماه سال 1385 06:14
دیر سالی است که با یاد تو خرسندم و بس دل به تکرار قدمهای تو میبندم و بس گرچه تو بغض غزلهای منی؛ امّا من یاد لبخند تو می افتم و میخندم و بس ------------------- عشق ها می میرند رنگ ها رنگ دگر می گیرند و فقط خاطره هاست که چه شیرین و چه تلخ دست ناخورده به جا می مانند............ ------------------ تا کی باید روزها را...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 21 آذرماه سال 1385 02:36
هرگاه دفتر محبت را ورق زدی و هرگاه زیر پایت خش خش برگها را احساس کردی هرگاه در میان ستارگان آسمان تک ستاره ای خاموش دیدی برای یکبار در گوشه ای از ذهن خود نه به زبان بلکه از ته قلب خود بگو: یادت بخیر کاش قلبم درد پنهانی نداشت چهره ام هرگز پریشانی نداشت کاش می شد دفتر تقدیر عشق حرفی از یک روز بارانی نداشت کاش می شد راه...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 20 آذرماه سال 1385 05:16
دل و جانم به تو مشغول و نظر بر چپ و راست تا ندانند رقیبان که تو منظور منی شعر از سعدی ************** و چند بیت زیبااز حافظ خرابتر ز دل من غم تو جای نیافت که ساخت در دل تنگم قرارگاه نزول *** تیر عاشق کش ندانم بر دل حافظ که زد این قدر دانم که از شعر ترش خون می چکید ! *** که برد به نزد شاهان ز من گدا پیامی که به کوی می...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 26 مهرماه سال 1385 07:26
مازیاران چشم یاری داشتیم خودغلط بودانچه می پنداشتیم تادرخت دوستی کی بردهد حا لیا رفتیم وتخمی کا شتیم
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 12 مهرماه سال 1385 20:19
تقدیم به کسی که دوستش دارم ولی خودش نمی دونه
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 7 مهرماه سال 1385 03:31
همیشه غمگین ترین و رنجورترین لحظات انسان توسط کسی ساخته میشودکه شیرینترین و شاد ترین لحظات را برای او ساخته است ******************* در همه عالم گشتم و عاشق نشدم تو چه بودی که تو را دیدم و دیوانه شدم ******************** هیچوقت به کفشات نگاه کردی؟؟ دو همراه دو عاشق باهم کثیف میشن باهم تمیز میشن باهم با آب بارون خیس...
-
غرور
شنبه 1 مهرماه سال 1385 08:38
سعی کن به خاطر غرورت کسی را که دوست داری از دست ندهی و به خاطر کسی که دوست داری غرورت را از دست ندهی
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 29 شهریورماه سال 1385 04:13
..... هدیه ای از یک غریبه آشنا
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 29 شهریورماه سال 1385 04:09
عشق در لغت چه معنایی دارد؟ عشق بر گرفته از یک لغت عربی است به نام عشقه وعشقه هم نام یک گیاه است تقریبا"شبیه به همان پیچک خودمان خب حالا میپرسید چه ربطی به عشق داره!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟ براتون یک مثال میزنم: به دقت به یک گیاه پیچک نگاه کنید. خیلی به ندرت میتونید اون گیاه رو تنها ببینید. چون همیشه در پای گیاهان و درختان...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 29 شهریورماه سال 1385 03:49
زیباترین مناجات
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 29 شهریورماه سال 1385 03:26
سخنی با شما من نگویم که به درد دل من گوش کنید بهتر آنست که این قصه فراموش کنید عاشقان را بگذارید بنالند همه مصلحت نیست که این زمزمه خاموش کنید
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 29 شهریورماه سال 1385 03:20
هدیه ای زیبا از یک دوست بیا باز امشب ای دل در بکوبیم بیا اینبار محکمتر بکوبیم مکوب ای دل به تلخی دست بر دست در این قصر بلور اخر کسی هست بکوب ای دل که غفارست یارم من از کوبیدن در شرم دارم بکوب ای دل که جای شک و ظن نیست مرا هر چند روی در زدن نیست کریمان گرچه ستارالعیوبند گدایانی که محجوبند خوبند بکوب ای دل مشو نومید از...
-
شکست من
شنبه 25 شهریورماه سال 1385 18:12
و سرانجام فاصله ها حادثه ساختند تکرارت عادتی همیشگی و من قربانی این هوس دلم می خواست باشی همدمم شبهای برفی دلم می خواست ماه صورتت را ببینم در زلال دیدگانم ولی من انتخابت کرده بودم همین بود اشتباهم همین بود اشتباهم....
-
باید چیکار کرد
شنبه 25 شهریورماه سال 1385 18:02
آدمی اگــر پیـامبــــر هم باشــد از زبـان مردم آســوده نیسـت٬ زیرا اگر بسیار کار کند٬می گویند احمــق است؛اگـر کم کار کند٬ می گویند تنبل است؛اگر بخشش کند می گویند افراط می کند اگر جمعگرا باشد٬می گویند بخیـل است؛اگر سـاکت و خاموش باشد می گویند لال است و اگـر زبان آوری کند٬می گوینـد وّراج و پــرگوست؛اگـر روزه بــرآرد و...
-
باید رفت
شنبه 25 شهریورماه سال 1385 17:24
وقتی چشمات دیگه اشکی برای ریختن نداشته با شه وقتی دیگه قدرت فریاد زدنم نداشته باشی ...... وقتی دیگه هر چی دل تنگت خواسته باشه گفته باشی وقتی دیگه دفتر و قلم هم تنهات گذاشته با شن. . وقتی از درون تمام وجودت یخ بزنه ... . وقتی چشم از دنیا ببندی وآرزوی مرگ کنی وقتی احساس می کنی دیگه هیچ کس تو رو درک نمی کنه وقتی احساس...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 25 شهریورماه سال 1385 17:01
بی خیال خشکسالی! فقط کمی زمزمه کن: دارد باران می بارد... ...هیچ کس نمی داند این همه رطوبت و زندگی چگونه در چشم های امیدوارت جاخوش کرده! نه!نرو!صبر کن قرارمان این نبود باید سکه بیندازیم اگر شیر آمد: تردید نکن که دوستت دارم اگر خط آمد: مطمئن باش که دوستدارت هستم ...صبر کن سکه بیندازیم اگر دوستت نداشتم ... آن وقت برو!...
-
بهترین یار
شنبه 25 شهریورماه سال 1385 16:55
عاشق تنهایی ام که شدم فهمیدم بهترین یار را جسته ام ........ یاری که تنهایم نمیگذارد و هیچ جا رد پایی از آن باقی نمیماند نه بر سنگ فرشهای خانه ...... و نه بر کنج قلبی شکسته ........ تنهایی بی انتهایم همچون یاسمینهای خاطراتم می پرستمت
-
امان از دوست
چهارشنبه 22 شهریورماه سال 1385 15:54
مرا یکدم زدوستان دل جدا نیست ولی صدحیف در دوستان وفا نیست