هدیه ای زیبا از یک دوست

بیا باز امشب ای دل در بکوبیم بیا اینبار محکمتر بکوبیم مکوب ای دل به تلخی دست بر دست در این قصر بلور اخر کسی هست بکوب ای دل که غفارست یارم من از کوبیدن در شرم دارم بکوب ای دل که جای شک و ظن نیست مرا هر چند روی در زدن نیست کریمان گرچه ستارالعیوبند گدایانی که محجوبند خوبند بکوب ای دل مشو نومید از این در بکوب ای دل هزاران بار دیگر بکوب ای دل مشو نومید از این در بکوب ای دل هزاران بار دیگر