دیر سالی است که با یاد تو خرسندم و بس

دل به تکرار قدمهای تو میبندم و بس

گرچه تو بغض غزلهای منی؛ امّا

من یاد لبخند تو می افتم و میخندم و بس

-------------------

عشق ها می میرند

رنگ ها رنگ دگر می گیرند

و فقط خاطره هاست

که چه شیرین و چه تلخ

دست ناخورده به جا می مانند............

------------------

 تا کی باید روزها را تنهایی سپری کنم

تا کی باید در انتظار بمانم که بیایی

تا کی باید از عطر نفس هایت دور بمانم

تا کی ازدلتنگیهایم با خود بگویم تا کی؟!!!

مگر تو صدای قلبم را نمیشنوی که از فرسنگها دورتر تورا میخواند

و انتظار قدمهای پاکت را میکشد..............

-----------------

نظرات 5 + ارسال نظر
باغبون دوشنبه 27 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 07:20 http://www.pardiseshgh.blogsky.com

دوست عزیز سلام
وبلاگ قشنگی داری ... خوشحال می شوم به وبلاگ این باغبون پیر هم سر بزنی ...

سارا پنج‌شنبه 30 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 09:27 http://www.afsos.blogsky.com

رویتان به سرخی انار ،

شبتان به شیرینی هندوانه ،

خنده هاتان مانند پسته

و عمرتان به بلندی یلدا باد

باغبون پنج‌شنبه 30 آذر‌ماه سال 1385 ساعت 18:19 http://www.pardiseshgh.blogsky.com

دوست عزیز سلام
در بزرگترین شب سال ....بهترین هارا برایت آرزو می کنم... شاد باشی ....

marua سه‌شنبه 3 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 08:30 http://kindness.blogsky.com

سلام به توگرامی
زندگی جزخوابی آشفته ازخیال وبرانگیخته ازخواهش ها نیست.
عشق واحساس تهی شدگی درماست . چون خیزابه هایی که برمی خیزند وفرو می افتند.

marua چهارشنبه 1 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 22:13 http://kindness.blogsky.com

سلام
عید برشما مبارک
شادباشی همیشه
ازوبلاگت خوشم اومده مخصوصا نوشته های پرمعنات که یکجورایی آدم رو یادخودش میندازه. موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد